مستخدم:Ay.Zaidan/الملعب السابع

https://wikihaj.com/view/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B4%D8%A8%D9%87

ابن شَبَّة أو عمر بن شبّة هو مؤرخ أهل المدينة المنورة في القرن القمري الثالث وصاحب كتاب أخبار المدينة. كان له دور أساسي في توسيع واستقرار مدرسة تأريخ المدينة المنورة. كما استخدم ابن شبّة نفس الطريقة التي استخدمت في تدوين الأحاديث؛ وقام بجمع أقوال الشهود والرواة شفويا وضم بعضها لبعض، ثم قام بإنشاء أقسام مختلفة عن أماكن المدينة المنورة ومساجدها وبيوتها، وقام بتحليل جوانب وأبعاد كل موضوع مع الأخبار التكميلية.

یا عمر بن شبّه، تاریخ نگار اهل مدینه در سده سوم قمری و نویسنده کتاب اخبار المدینه است. وی در گسترش و استواری مکتب تاریخ‌نگاری مدینه نقشی اساسی داشت. ابن شبه برای گردآوری اطلاعات همان روشی را به کار برده که در تدوین حدیث به کار می‌رفته است؛ او سخن‌های شاهدان و راویان را به صورت شفاهی گرد آورده و کنار هم نهاد. سپس بخش‌های گوناگونی را درباره مکان‌ها، مساجد و خانه‌های مدینه پدید آورد و با ‌گزارش‌های تکمیل‌کننده، جوانب و ابعاد هر موضوع را واکاوی نموده است.

الميلاد و التعليم

أبو زيد عمر بن شبّة بن عبيدة النُّميري؛ ولد سنة 173هـ في البصرة على الأرجح، وتوفي بسامراء سنة 262 أو 263هـ.[١]

كان ملماً بالتاريخ والسيرة والحديث والفقه والأدب والشعر والأنساب، وتدل أعماله المتنوعة على انخراطه في مختلف العلوم.[٢]

وبانت معرفته الواسعة في مجال الأدب والشعر[٣] في مصادر كالأغاني للأصفهاني، والاستيعاب لابن عبد البر، ونور المقتبس للمرزباني. وفي مجال التأريخ، قام بالبحث في مكة والمدينة والبصرة والكوفة، وكتب تراجم شعراء وأمراء وحكام هذه المدن.[٤] لا يُعرف الكثير عن فكره الكلامي والفقهي سوى ماعرف عنه من معارضته لفكرة خلق القرآن، ممّا استدعى تمزيق الكتب واشعال النار في منزله وإجباره على الصمت والعزلة.[٥]

در عرصه تاریخ‌نگاری درباره مکه، مدینه، بصره و کوفه و نگارش شرح حال شاعران و امیران و حاکمان این شهرها تحقیقاتی داشته است. از اندیشه کلامی و فقهی او چندان آگاهی در دست نیست. تنها درباره مخالفتش با اندیشه مخلوق بودن قرآن گزارش‌هایی یافت می‌شود. پاره کردن کتاب‌ها و آتش زدن خانه وی و ناچار شدنش به سکوت و انزوا از پیامدهای این رویداد بود.

موقف المترجمين من ابن شبّة

يوصف ابن شبّة بالوثاقة والعدالة والصدق واعتبار كلامه، وقد ذُكر باحترام على عكس أستاذه ابن زبالة الذي لم يُمضى كلامه من أهل الحديث والرجال.[٦]

ابن شَبَّه به وثاقت، صداقت، عدالت و اعتبار وصف شده و بر خلاف استادش ابن زباله که مورد بی مهری رجالیان و اهل حدیث قرار گرفته، از او با کلماتی احترام‌آمیز یاد شده است.

أساتذته وتلاميذه

قدم يوسف مزّي، أحد رجال القرن القمري الثامن، قائمة طويلة بأسماء أساتذته وتلاميذه.[٧] وكان من بين أساتذته محمد بن يحيى ومعاوية بن هشام وأبو غسان، ومن تلامذته أبو بكر بن أبي الدنيا وأبو شعيب الحراني وأحمد بن أبي طاهر طيفور.[٨]

یوسف مزّی، از رجالیانِ قرن هشتم قمری، فهرستی بلند از استادان و شاگردان وی ارائه کرده است. محمد بن یحیی، معاویة بن هشام و ابوغَسان از استادان او و ابوبکر بن ابی‌الدنیا، ابوشُعَیب حرانی و احمد بن ابی‌طاهر طَیفور از شاگردان ابن شبه بوده‌اند.

گزارش های ابن شبه

بیشترین گزارش‌های ابن شبه از ابوغسان محمد بن یحیی کنانی، از یاران مالک بن انس است که آگاهی‌های بسیار از ‌اخبار و رخدادهای مدینه داشته است. این گزارش‌ها آن‌گاه که با واژه «قال» و «زعم» همراه شده، ممکن است از نوشته‌های ابوغسان باشد. حَمَد الجاسر با ارائه شواهدی، وجود این‌گونه نگاشته‌های تاریخی ابوغسان را تأیید می‌کند.[٩] برخی این ادعا را رد کرده و روایت‌های ابوغَسان را از حافظه و نقلی گفتاری دانسته‌اند.[١٠] با این‌که ابن شبه از شاگردان ابن زباله،[١١] از نخستین تاریخ‌نگاران مدینه، است؛ در کتاب تاریخ المدینه، گزارش‌هایی اندک از او آورده است.[١٢]

ابن شَبَّه در گسترش و استواری مکتب تاریخ‌نگاری مدینه که اصول آن در کارهای عُروة بن زبیر (درگذشت ۹۴ق) و ابن شهاب زُهری (درگذشت ۱۲۴ق) و موسی بن عُقبه (درگذشت ۱۴۱ق) نهاده شد،[١٣] نقشی اساسی داشت. وی برای گردآوری اطلاعات همان روشی را به کار برده که در تدوین حدیث به کار می‌رفته است؛ بدین معنا که سخن‌های شاهدان و راویان را به صورت شفاهی گرد آورده و کنار هم نهاد.[١٤] سپس ابواب یا فصول گوناگون را درباره مکان‌ها، مساجد و خانه‌های مدینه پدید آورد و با ‌گزارش‌های تکمیل‌کننده، جوانب و ابعاد هر موضوع را واکاوی نموده است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. وفيات الأعيان، ج3، ص440؛ شذرات الذهب، ج3، ص273-274؛ البداية و النهاية، ج11، ص30.
  2. الفهرس، ص163؛ سير أعلام النبلاء، ج12، ص370.
  3. وفيات الأعيان، ج3، ص440.
  4. معجم الأدباء، ج16، ص60-62.
  5. تاريخ بغداد، ج11، ص209.
  6. الجرح والتعديل، ج6، ص116؛ تهذيب الكمال، ج14، ص91-92.
  7. تهذيب الكمال، ج14، ص91-92؛ التحفة اللطيفة، ج2، ص340-341.
  8. فاتحي نژاد، «ابن شبة»، ج4، ص1369.
  9. «مؤلفات في تاريخ المدينة»، ج4، ص328.
  10. حجاز در صدر إسلام، ص47.
  11. أخبار المدينة، ص67.
  12. تاريخ المدينة، ج3، ص1018.
  13. بحث في نشأة علم التاريخ، ص13-27.
  14. در آمدي بر تاريخ إسلام، ص92-93.

المصادر

  • ابن شبّة: عنايت‌ الله‌ فاتحي نژاد، دائرة المعارف بزرگ إسلامي، طهران، 1369ش.
  • أخبار المدينة: ابن زبالة (وفاة 199هـ)، بقلم ابن سلامة، مركز بحوث ودراسات المدينة، 1424هـ.
  • بحث في نشأة علم التاريخ عند العرب: عبد العزيز الدوري، بيروت، دار المشرق، ۱۹۹۳م.
  • البداية و النهاية: ابن کثير (وفاة 774هـ)، بقلم علي محمد وعادل أحمد، بيروت، دار الكتب العلمية، 1418هـ.
  • تاريخ بغداد: أحمد بن علي الخطيب البغدادي، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، 1417هـ/ 1997م.
  • تاريخ المدينة المنورة: ابن شبّة (وفاة 262هـ)، بقلم شلتوت، قم، دار الفكر، 1410هـ.
  • التحفة اللطيفة: شمس الدين السخاوي (وفاة 902هـ)، بيروت، دار الكتب العلمية، 1414هـ.
  • تهذيب الكمال في أسماء الرجال: المزي (وفاة 742هـ)، بقلم أحمد علي وحسن أحمد، بيروت، دار الفكر، 1414هـ.
  • الجرح والتعدیل: ابن أبي حاتم الرازي (وفاة 327هـ)، بيروت، دار الفكر، 1372هـ.
  • حجاز در صدر إسلام: صالح أحمد العلي، ترجمة: آیتي، مشعر، 1375ش.
  • در آمدي بر تاريخ إسلام در قرون وسطی: كلود كاهن، ترجمة: علوي، مشهد، بنياد پژوهش‌ هاي إسلامي، 1370ش.
  • سير أعلام النبلاء: الذهبي، بقلم مجموعة من المحققين، بيروت، الرسالة، 1414هـ/ 1994م.
  • شذرات الذهب: عبد الحي بن العماد (وفاة 1089هـ)، بقلم الأرنؤوط، بيروت، دار ابن كثیر، 1406هـ.
  • الفهرست: محمد بن اسحاق ابن نديم، بيروت، دار المعرفة، د.ت.
  • مجلة العرب (ماهنامة): الرياض، المملكة السعودية، ج4، 1389هـ.
  • معجم الأدباء: ياقوت الحموي (وفاة 626هـ)، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1408هـ.
  • وفيات الأعيان: ابن خلكان (وفاة 681هـ)، بقلم احسان عباس، بيروت،‌ دار صادر.